…و خلوتی که به‌سنگینی ، چون پیری عصاکش , از دهلیزِ سکوت می‌گذرد

It is easy in the world to live after the world’s opinion; it is easy
in solitude to live after our own; but the great person is the one
who in the midst of the crowd keeps with perfect sweetness
the independence of solitude.

Ralph Waldo Emerson

2 پاسخ

  1. l
    من بهش می گم خلوت مقدس. گاهی این خلوت مقدس وقتی تنهایی، یه جایی گوشه ی ذهنت توی یه قهوه خونه ی روستایی خیالی به دست میاد، گاهی هم درست وسط شلوغی مسئولیت ها و برو بیاهای ناخواسته روی یه تکه کاغذ کوچولو که خیلی اتفاقی روی میز زیر دسته پیداش می کنی.
    کمن آدمایی که استقلال این نیاز رو برای خودشون به رسمیت می شناسن و دیگران رو وادار به احترام گذاشتن بهش می کنن. از استقلال خلوت همین آدمهاست که تاریخ فرهنگ و هنر دنیا رقم می خوره.
    دمشون گرم.

    نوامبر 6, 2011 در 6:27 ب.ظ.

    • من نمیگم مقدس ,چون میترسم از اینکه روزی وسوسه ام کنه به شکستنش! :دی
      همونطور که گفتی به عنوان یه نیاز اساسی باید پذیرفتش و اون رو به رسمیت شناخت . خلوت یه فرصت و امکانیه که انسان بدور از هر تعارف و تزویری با خودش روبرو بشه ,… هر فردی رو به نسبتی از درجه خودآگاهی که نائلش شده میشه انسان نامید و ازش انتظار داشت و در این بین هستند افرادیکه خلوتشان آنقدر عمیق و ارزشمند هست که غیر از خودشون راه رو برای بسیاری دیگر هم روشن میکنه…دمشون گرم

      نوامبر 8, 2011 در 11:51 ب.ظ.

بیان دیدگاه